یوگا نیاوران شاواسانا
شاواسانا (هنر وانهادگی)
نباید شاواسانا را صرفا دراز کشیدن و خالی کردن ذهن در نظر گرفت و یا در این وضعیت به خواب فرو رفت.
به کمال رسیدن در انجام شاواسانا دشوارترین امر برای یوگا است و در عین حال لذت بخش ترین و روح افزا ترین وضعیت یوگا نیز می باشد که احتیاج به تمرینات طولانی مدت دارد.
با هر تنفس دم و بازدم انقباضات را از کل بدن جز به جزئی بدن برداشته، از انگشتان پا تا نوک سر چز به جزئی اجزا به اجزا بیرونی و داخلی بدن، مراقب باشید که نفس هایتان به صورت یکنواخت از حفره های بینی عبور کنند، در آغاز یک دم بگیرید و آن را به یک بازدم ملایم، عمیق و طولانی ختم کنید.
درگیری ذهن و مغز باعث ایجاد انقباض در پوست بدن و بالعکس می شود. از اراده خود برای ساکت کردن ذهن و قدرت تفکر استفاده نمایید و از این طریق اراده خود را متعالی کنید.
افرادی که دچار مشکلات عصبی یا کمبود اعتماد به نفس هستند باید در هنگام شاواسانا نگاه خود را به دو ابرو بدوزند و سپس چشم های خود را بسته و نگاه را به درون معطوف کنند همچنین باید تنفس عمیق انجام داده و پس از هر دم به مدت یک یا دو ثانیه نفس خود را حبس کنند .
افرادای که مبتلا به فشارخون بالا و بیماری قلبی و یا بی قراری اضطراب هستند بالشی زیر سر خود قرار دهند.
هدف شاواسانا استراحت جسم، منفعل شدن تنفس و تعالی بخش تدریجی ذهن و هوشیاری است که حالتی از شفافیت را تجربه خواهید کرد
شناخت چاکراها از دیدگاه خودشناسی
انسداد در هریک از چاکراها چه تاثیری برجسم و زندگی شخصی می گذارد
مذاهب مشرق زمین می آموزند که بدن انسان هفت مرکز قدرت دارد. هریک از این مراکز قدرت حاوی یک درس زندگی معنوی فراگیر است که همزمان با رشد و تکامل آگاهی باید آن را بیاموزیم.
چاکراها به صورت عمودی آرایش یافته اند و از انتهای ستون فقرات تا فرق سر واقع شده اند و حاکی از این واقعیت هستند که ما با تسلط اغوا کننده جهان ماده به سوی خداوند صعود می کنیم.
اولین چاکرا: درس هایی منسوب به دنیای مادی
دومین چاکرا: درس هایی در ارتباط با میل جنسی ، شغل وتمایل ها وخواسته های مادی
سومین چاکرا: درس هایی منسوب به ایگو (نفس) شخصیت وخصوصیات فردی واحترام به نفس
چهارمین چاکرا: درس هایی در مورد عشق،گذشت بخشش وهمدردی
پنجمین چاکرا : درس هایی در باب اراده وخود بیانگر
ششمین چاکرا: درس هایی منسوب به ذهن ،شهود، بینش ،عقل وخرد
هفتمین چاکرا: درس هایی در ارتباط با معنویت
نخستین چاکرا ؛قدرت قبیله ای بلکه یک کهن الگو است. واژه قبیله دلالت بر اراده گروهی ،قدرت گروهی ، مترادف خانواده وطایفه نیست ً قبیله صرفا دارد.این باورهای سنتی و خانوادگی ماست که از شکل گیری هویت واحساس تعلق به گروهی از افراد در یک موقعیت جغرافیایی پشتیبانی می کند. اتصال انرژی به جسم فیزیکی در این چاکرا ستون مهره ها، مقعد ، پاها ،استخوان ها وسیستم ایمنی می باشد.
بسیاری از بیماری های روانی بر اثر اختلال ها و ناهنجاری های خانوادگی بوجود می آیند، از جمله اختلال چند شخصیتی ، اختلال وسواس فکری ، افسردگی والگوهای مخرب مانند اعتیاد به الکل.
فرهنگ قبیله ای
هیچ کس زندگی را به عنوان یک فرد آگاه با اراده وآگاهانه آغاز نمی کند. این هویت خیلی دیرتر بدست می آید و در مراحل گذر از کودکی تا بزرگسالی رشد می کند. در آغاز زندگی به عنوان بخشی از یک قبیله با جذب وتحلیل تواناییها و ضعف ها، باورها واعتقادات، خرافه پرستی ها و ترس ها، به قدرت اراده جمعی {جامعه قبیله بزرگتر ، خانواده قبیله کوچکتر} متصل می شویم.
قدرت قبیله ای وتمامی موضوع های مرتبط به آن، از نظر انرژی به سلامت سیستم ایمنی بدن و همچنین پاها ، استخوان ها ،مقعد و ران های ما متصل است .اختلال های مرتبط با ایمنی بدن ،درد های مزمن وسایر مشکلات های استخوانی از نظر انرژی به دلیل ضعف درمسائل قبیله ای شخصی فعال می شوند. عمدتا” وقتی قدرت نخستین چاکرای خود را ازدست بدهیم آسیب پذیر می شویم.
حفظ سلامتی نخستین چاکرای فردی ما بستگی به پرداختن به مسائل قبیله ای شخصی مان دارد. برای مثال درصورتی که احساس کنیم قربانی جامعه شده ایم، باید به این احساس منفی رسیدگی کنیم تا باعث نشود انرژی خود را از دست بدهیم.
قبایل مرتبط، ما را با زندگی در دنیا آشنا می سازند. آنها به ما یاد می دهند دنیا چه امن و چه پر خطر، چه مفری و چه پر از برکت یا فقر ،چه جایگاه تحصیل کرده ها یا افراد نادان، مکانی است که از آن چیزی دریافت می کنیم . ما وارث نگرش های جامعه ی خود نسبت به سایر مذاهب ،اقلیت های مذهبی هستیم. باورهای قبیله ای که ما به ارث می بریم، ترکیبی از واقعیت و تخیل است، برخی از آنها ارزش جاودانه دارند و برخی نیز ویژگی ابدی را ندارند و بیشتر ناشی از کوته بینی هستند.
هنگامی که بتوانیم در پس تناقض های نهادینه در آموزه های قبیله ای، واقعیت را مشاهده و لایه ی عمیق تر حقیقت را دنبال کنیم ، قدرت معنوی مان رشد خواهد کرد. هربار که به سوی آگاهی تغییر مسیر دهیم، تاثیر مثبتی در سامانه ی انرژی و جسمی خود ایجاد کرده ایم. به علاوه انرژی مثبت را به کالبد جمعی زندگی ، یعنی قبیله جهانی اهدا می کنیم. این روند بلوغ معنوی را (هومیوپاتی) معنوی می نامند.
پیامدهای انرژی الگوهای اعتقادی
اعتقادهای قومی، مقادیری از انرژی ما را به سمت ابداع و نوآوری سوق می دهد. هر اعتقاد و هر فعلی پیامدهای مستقیمی دارد.
ازمنظر انرژی آگاه شدن مستلزم استقامت و طاقت است. ارزیابی اعتقادهای فردی و جداشدن از جمعی که دیگر حمایتمان نمی کنند، به شدت چالش برانگیز است.هنگامی که از نظر درونی تغییر می کنیم، به مرور زمان و در اثر رشد و دانایی بعضی از الگوهای اعتقادی را کنار می گذاریم واعتقادهای دیگر را تقویت می نماییم.
به چالش کشیدن قدرت زهرآگین قبیله ای:
وفاداری •
وفاداری یک غریزه است. قانونی نانوشته که اعضای یک قبیله می توانند به آن اعتماد کنند، به خصوص دربحران ها تاثیر گذارتراست. شما می توانید نسبت به عضوی از خانواده که دوستش ندارید وفادار ً غالبا” حتی از عشق تا باشید، همین طور نسبت به مردمانی که با آن ها هم قوم و هم نژاد هستید.
وفاداری شدید به توانایی فرد در محافظت از خود آسیب می رساند.
افتخار •
رمز افتخار هر قبیله ترکیبی است از آداب و رسوم مذهبی وقومی وتشریفات آیینی می باشد که حس افتخار و قدرت را در درون ما ساطع می کنند و ما را با خون وروابط قومی مان هم راستا می کند واهمیت وفای به عهد وعمل با صداقت را به ما یاد میدهد.به انسان ها آموزش داده میشود نسبت به دیگران رفتار محترمانه ای داشته باشیم .
کودکانی که فاقد ثبات اخلاقی هستند، دربزرگسالی قادر نخواهند بود زندگی پایداری برای خود ایجاد کنند. شما باید بتوانید حرف خود رابزنید و سر حرف خود بایستید.
انصاف وعدالت •
عدالت نظم اجتماع را تامین می کند و این گونه می توان آن را خلاصه کرد تلافی در مقابل اعمال آسیب زا برای محافظت از افراد جامعه به انصاف وعدالت خدشه وارد می کند .
افراد قبیله به قدرت فردی که ا ز شهرت و اعتبار اجتماعی کسب کرده اند وابسته اند. نقض عدالت اجتماعی سبب کاهش قدرت در سامانه انرژی فرد می شود. به قدری که ممکن است در برقرای ارتباط با دیگران دچار مشکل شود. بر این باور است که از نظر انسانی یک دلیل منطقی برای اتفاقی که رخ می دهند وجود دارد. چنین باورهای غم ً قبیله غالبا واندوه خوفناک را به دنبال دارد برخی افراد سال های سال بیهوده تلاش می کنند علت درد ورنجی را که به اجبار در زندگی تحمل کرده اند کشف کنند و هنگامی که دلیل قانع کننده ای نمی توانند پیدا کنند در زندگی پیش نمی روند و در عین حال نمی توانند گذشته را رها کنند.
سوال هایی برای خود آزمایی
. چه الگوهای اعتقادی از خانواده خود به ارث برده اید؟ 1 . .به چه خرافاتی پایبند هستید؟ 2 . .تا به حال احساس احترام وسر افرازی خود را به خطر انداخته اید؟ 3 . خصوصیاتی که دوست دارید فرزندانتان از شما بیاموزند چیست؟ 4 . .کدام یک از آیین وسنت های قبیله ای را دنبال می کنید؟
چاکرای دوم
انرژی این چاکرا از هفت سالگی بروز می نماید. انرژی چاکرای دوم از اطاعت به افتخار قبیله ای(خانواده) به سمت کشف روابط دیگر که نیازهای جسمانی را ارضا می کنند، تغییر مسیر می دهد.
اتصال انرژی به جسم فیزیکی
اندام های جنسی، روده بزرگ ،مهره های تحتانی ستون فقرات، لگن خاصره، کفل ،آپاندیس ،مثانه.
اتصال انرژی به جسم ذهنی واحساسی
این چاکرا نیاز ما به برقرای ارتباط با دیگران و نیاز به کنترل پویایی محیط مادی ما را تشکیل می دهد .
بیماری هایی که در این کانون انرژی آغاز می شوند، به واسطه ی ترس از دست دادن کنترل بروز می کند.
این انرژی که دارای پتانسیل زایش وتولید مثل است هم جسمی است وهم روحی .
ما تمایل داریم فرزندانی به دنیا بیاوریم و ایده های خلاقانه خود را به شکل فیزیکی دربیاوریم . ترس هایی در رابطه با از دست دادن کنترل یا کنترل شدن توسط فرد دیگری به واسطه قدرت حوادث وشرایط چون اعتیاد ،تجاوز خیانت ، ضعف جنسی، خسارت ها وضررهای مالی ،طرد شدن وترس از دست دادن قوای فیزیکی انرژی این چاکرا را مسدود می کند. در حالی که انرژی چاکرای دوم مارا به تلاش برای کنترل زندگی خود متمایل میکند، با این حال نمی توانیم کنترل داشته باشیم، ما موجوداتی مادی ،فیزیکی وانرژیایی هستیم ، ولی از آنجایی که دنیای مادی نمی تواند کنترل شود ، وظیفه پیش روی ما تسلط بر پاسخ درونی خود به دنیای خارج افکار واحساساتمان است . ما در چرخهی نا امیدی به ظاهر پایان ناپذیری که سعی در کنترل زندگی خود داریم دست و پا ً با این حال ظاهرا زنیم.پیوسته در جست وجوی انتخابی بزرگ واساسی هستیم که همه موارد زندگی مان را نظم دائمی بخشد تابر همه چیز و همه کس کنترل نهایی داشته باشیم در جست وجوی دائم یک انتخاب صحیح ، به ترسی که از تغییر آهنگ زندگی داریم دامن می زنیم.در جست وجوی فرد یا عاملی خارجی که برای همیشه آرامش ،ثبات عشق و سلامتی نصیبمان کند.
انرژی این چاکرا غرایز وشهود اولیه ی بقا و اشتیاق به خلق موسیقی، هنر، شعر و معماری و کنجکاوی در کند و کاو طبیعت برای دستیابی به علم پزشکی را به ما می دهد.
انرژی چاکرای دوم یکی از منابع اصلی برای کنار آمدن با اتفاق های روزانه ی زندگی و ارایه راه حل های خلاقانه برای مشکل های ذهنی ، جسمی و روحی با مسائل دیگر است.
درسطح چاکرای اول هنگامی که درکنار افرادی هستیم که به نحوی مانند جریان الکتریسیته به آن ها متصل هستیم احسال قدرت می کنیم. با این حال قدرت در چاکرای دوم ، این انرژی را درابعاد فیزیکی مانند ماده گرایی، سلطه جویی، کنترل، مالکیت، کشش های جنسی، هوسرانی، تمایل جنسی واعتقاد نشان می دهد.
هرشکل فریبنده ای از قدرت به چاکرای دوم مرتبط است. هریک از ما باید ارتباط خود را با قدرت فیزیکی کشف کنیم. باید یاد بگیریم چگونه و در چه زمانی به واسطه ی قدرتی خارج می شویم و در این صورت در برابر چه نوع قدرتی آسیب پذیر هستیم.
سوال هایی برای خود آزمایی
.خلاقیت را چگونه تعریف می کنید؟ آیا خود راخلاق می دانید ؟ 1 . .هرچند وقت انرژی خلاق خود را به مسیرهای منفی هدایت می کنید؟ 2 . آیا برای جانب داری از دیدگاه خود دربیان واقعیت مبالغه می کنید؟ 3 . آیا با زندگی جنسی خود راحت هستید؟برای درمان ناهماهنگی جنسی خود اقدامی می کنید؟آیا برای لذت جنسی از 4 دیگران استفاده می کنید؟آیا برای احترام گذاشتن به مرز جنسی خود به اندازه کافی قدرت دارید؟ . .آیا در شرایط خاص اخلاقیات خود را زیر پا می گذارید؟ 5 . آیا فرد کنترل گری هستید؟درروابط خود درگیر بازی های قدرت هستید؟ 6 . آیا مادیات برشما غلبه دارد ؟آیا برای حفظ امنیت مالی به شرف وآبروی خود لطمه می زنید؟ 7 . هرچند وقت یک بار ترس برای بقا انتخاب های شما را تحت تأثیر قرار می دهد؟ 8 . آیا برای تسلط بر ترس های خود در رابطه با بقای مالی وفیزیکی به اندازه کافی قوی هستید یا این ترس ها شما 9 ورفتارهایتان را کنترل می کند؟ 10. چه اهدافی دارید که هنوز باید دنبال کنید؟ چه عواملی مانع رسیدن به این اهداف هستند؟
چاکرای سوم
انرژی چاکرای سوم در دوران بلوغ تبدیل به ارتعاش غالب می شود.این کانون انرژی، شامل مسائل مربوط به رشد قدرت فردی وعزت نفس است.
اتصال انرژی
احشاء شکمی ، پانکراس (لوزالمعده) غدد فوق کلیوی ، روده فوقانی ، کیسه صفرا،کبد وستون فقرات واقع در پشت شبکه خورشیدی
توانایی اولیه که در این چاکرا بوجود می آید احترام به نفس، احترام به خود، جاه طلبی، توانایی ایجاد کار و فعالیت و توانایی پشت سرگذاشتن بحران ها، شهامت، ریسک پذیری، سخاوت، اخلاقیات و قدرت شخصیتی .
احساسی که نسبت به خود داریم واحترامی که برای خود قائل هستیم،کیفیت زندگی، ظرفیت موفقیت در کسب و کار، ارتباط ها، درمان و مهارت ذاتی مان را تعیین می کند. درک خود و پذیرش، پیوندی که با خود ایجاد می کنیم، از بسیاری جهت ها مهم ترین چالش معنوی است که با آن موجه می شویم. در حقیقت اگر خود را دوست نداشته باشیم،قادر به تصمیم گیری های صحیح نخواهیم بود. در عوض تمام قدرت تصمیم گیری خود را به دست فرد دیگری می سپاریم .
سوالهایی برای خود آزمایی
. آیا خود را دوست دارید وبه خود احترام می گذارید؟ 1 . آیا برای حمایت از خود دیگران را سرزنش می کنید؟ 2 . آیا می توانید اشتباه های خود رابپذیرید؟ 3 . آیا به تایید دیگران نیاز دارید؟ 4
چاکرای چهارم
این چاکرا مظهر درس معنوی است که به ما می آموزد چگونه از روی عشق و شفقت رفتارکنیم و تشخیص دهیم قدرتمندترین انرژی ای که داریم، عشق است.
چاکرای چهارم احساس های ما نسبت به دنیای درونمان است. واکنشهای احساسی که ما نسبت به افکار ، ایده ها ،نگرش ها والهام ها وخلاقیت ها وتوجه و، نیازهای عاطفی خود نشان می دهیم مدنظر دارد. این سطح از تعهد ،عامل اساسی در ایجاد روابط سالم با دیگران است.
ترس از تنهایی، تعهد و عملکرد براساس احساس ، ترس از ناتوانی در حمایت احساسی از خود ، ترس از ضعف احساسی و خیانت باعث مسدود شدن چاکرای چهارم می شود. کمبود انرژی چهارم می تواند به حسادت نفرت و بدخواهی خشم ،کینه وعدم توانایی در بخشیدن دیگران و خود منجر شود.
گذشت، شفقت،سخاوت، محبت، مراقبت از خود و دیگران، این مرحله از طراحی چاکراهای ما پیروی می کنند ما عشق را درقبیله ی خود یاد میگیریم و بسیاری از تجلی های انرژی آن را از اعضای خانواده خود جذب میکنیم. عشق قبیله ای می تواند بی قید و شرط باشد، ولی عموما منعکس کننده انتظار وفاداری، صداقت و حمایت قبیله ای است. در محیط قبیله ای ،عشق انرژی ای است که میان انسان ها به اشتراک گذاشته شده است.
هنگامی که چاکرای دوم بیدار می شود وما پیوندهای دوستی را یاد می گیریم ،عشق رشد می کند وبا افرادی که با ما هم خون نیستند،عشق را ابراز می کنیم .
هنگامی که چاکرای سوم ما بیدار می شود، عشق به تعلقات خارجی ، نیازهای فردی، فیزیکی ومادی که شامل مسائل ورزشی،علمی ،مد، قرارهای عشقی، روابط جنسی ،شغل و خانه و جسم است را کشف می کنیم.این سه چاکرا متضمن عشق در دنیای بیرونی هستند.
بحران های زندگی که بر پایه ی مسائل عشقی پیش می آیند، حوادثی چون طلاق، مرگ یه عزیز ، سوءاستفاده ی احساسی ، طرد شدگی، خیانت وبی وفایی، بیشتر اوقات عامل بیماری هستند،نه صرفا”رویدادی که به طور اتفاقی پیش از بروز بیماری رخ داده است.بهبودی جسمی غالبا” به بهبود مسائل عاطفی نیاز دارد.
سوال هایی برای خود آزمایی
. کدام یک از خاطره های احساسی تان هنوز نیاز به التیام دارند؟ 1 . چه رابطه ای در زندگی تان نیاز به درمان دارد؟ 2 . آیا تا به حال به خود اجازه داده اید که به واسطهی روان زخم های فرد دیگر کنترل شوید؟ 3 . چه ترس هایی در رابطه با سلامت احساسی خود دارید؟ 4 . درک وبرداشت شما از گذشت چیست چه کسانی هستند که باید شما به لیست تان اضافه کنید؟ 5
چاکرای پنجم
چاکرای پنجم به مبارزه های عاطفی وذهنی متعددی مربوط می شود که در یادگیری ماهیت قدرت انتخاب، دخیل هستند .
چاکرای قدرت اراده از طریق بلوغ و پختگی نیروی اراده به وجود می آید.
ترس های مرتبط با قدرت ارده ی ما درون این چاکرا وجود دارد..ما از اینکه هیچ اختیار یا قدرت انتخابی در چارچوب زندگی خود،ابتدا در قبیله خود ،سپس در روابط شخصی وشغلی نداشته باشیم وحشت داریم.
چاکرای پنجم مرکز انتخاب،نتیجه وکارمای معنوی است.هر انتخابی که می کنیم هر فکر یا احساسی که داریم عمل مهمی است که پیامدهای بیولوژیکی محیطی ،اجتماعی،فردی و جهان شمول دارد.ما هر کجا فکرمان است ،درآنجا حضور داریم، از این رو مسئولیت فردی ما شامل مشارکت انرژی ماست.
توانایی های اولیه دراین چاکرا ، ایمان ،خودشناسی وتسلط فردی، ظرفیت تصمیم گیری با علم به اینکه فارغ از هر تصمیمی که بگیریم ،به قول خود عمل می کنیم.
ایمان جوهر و ماهیت چاکرای پنجم است.ایمان به یک عقیده ،بخشی از انرژی ما را به آن عقیده تخصیص می دهد. ایمان به یک ترس ،قسمتی از انرژی ما را به آن می سپارد در نتیجه ذهن ، قلب و زندگی مان، با پیامدهای آن ها درهم تنیده می شود .
آگاهی نسبت به محدودیت هایمان چشم ما را به تفکر در مورد انتخاب هایی که حاضر به آن ها نبوده ایم ،می گشاید. در چنین لحظاتی که زندگی مان کاملأ خارج از کنترل به نظر می رسد پذیرای هدایتی می شویم که درگذشته از آن استقبالی نمی کردیم.آنگاه ممکن است زندگی مان در مسیری بیافتد که هرگز انتظار آن را نداشته ایم. به خاطر داشته باشید زندگی { مادی /فیزیکی} و راه معنوی تان یکی ویکسان هستند .لذت بردن در زندگی مادی تان به همان اندازه رسیدن به یک بدن سالم ،هدفی معنوی به حساب می آید.ت سلیم شدن در برابر قدرت الهی به معنی فارق شدن از تصورهای باطل وتوهم های مادی است،نه اجتناب از شادی وآسایش زندگی مادی.
از افکار منفی نسبت به دیگران یا خود پرهیز کنیم وبا عدم قضاوت به ، عمال اراده به ما اجازه می دهد ِ ایجاد انضباط در ا خرد می رسیم وترس هایمان را شکست می دهیم.
از آنجایی که اراده بین قلب وذهن واقع شده است،باید بیاموزیم چگونه واکنش های خود را نسبت به فشارهای آن ها متعادل سازیم .انرژی ذهنی به دنیای بیرونی قدرت می بخشد،در حالی که انرژی قلب ،قلمرو شخصی را توانمند می سازد.
اگر ذهن وقلب به وضوح با یادگیری ارتباط برقرار نکنند،یکی از آن ها بر دیگری غلبه می کند.هنگامی که ذهنمان پیشرو است ،از نظر عاطفی رنج می بریم زیرا داده های احساسی را دشمن قلمداد می کنیم.در پی این هستیم که تمام موقعیت ها وروابط را کنترل کنیم وبر احساس خود فائق آییم.
زمانی که قلبمان حاکم است،تمایل داریم این توهم را حفظ کنیم که همه چیز خوب است .چه ذهن حاکم باشد چه قلب ،اراده تحت تأثیر ترس وهدف بیهوده ی کنترل قرار می گیرد نه حس امنیت درونی.
عدم توازن میان قلب ومغز ،انسان ها را به اعتیاد می کشاند.از نظر انرژی هرگونه رفتار ناشی از ترس ،نوعی اعتیاد محسوب می شود.برای مثال حتی رفتارهای سالم از قبیل عبادت یا ورزش ،درصورتی که جهت احتراز از درد ورنج یا بصیرت شخصی صورت گیرند ،می توانند اعتیاد محسوب شوند.
مهمترین قواعد زندگی این است :
قضاوت نکنیم.
توقع نداشته باشیم.
نیاز به دانستن دلیل اتفاقاتی که رخ داده اند راکنار بگذاریم.
اعتقاد داشته باشیم رخدادها برنامه ریزی نشده در زندگی مان شکلی از هدایت معنوی هستند.
شهامت انتخاب های لازم را داشته باشیم، آنچه را که نمی توانیم تغییر بدهیم ،بپذیریم این خرد را داشته باشیم که تفاوت را درک کنیم.
سوال هایی برای خود آزمایی
. تعریفتان از اراده قوی چیست؟ 1 . آیا درپی کنترل دیگران هستید ؟اگر پاسخ مثبت است ،چرا نیاز دارید آن ها را کنترل کنید؟ 2 . چه عاملی باعث می شود ارده تان ضعیف شود؟
چاکرای ششم
چاکرای ششم منعکس کننده انرژی های روانی آگاه وناخودآگاه ما است.این چاکرا در ادبیات معنوی شرق ،چشم سوم است.
چالش های چاکرای ششم عبارتند از باز کردن ذهن ،پرورش ذهن غیرشخصی ،بازیابی قدرت از حقایق دروغین وساخته شده توسط انسان ،یادگیری عمل بر حسب هدایت درونی، تشخیص و تمایز میان افکاربا انگیزه ی قدرت وافکار ناشی از ترس و توهم است.
چاکرای ششم مارا به جسم ذهنی،ذکاوت وبینش وخصوصیت های روانی مان متصل می سازد.خصوصیت های روانی ترکیبی است از دانسته هایمان وآنچه اعتقاد داریم که درست و واقعی است، ترکیبی بی نظیر از حقایق، ترس ها، تجربه های شخصی که در انرژی ذهنی ما فعال هستند.
آگاهی در چاکرای ششم یعنی توانایی رهاکردن گذشته واستقبال از شرایط تازه است. تلاش برای اینکه همه چیز را ثابت و بدون تغییر نگه داریم بیهوده و ناممکن است. وظیفه ما این است که با درک اینکه بر آنچه فردا تجربه خواهیم کرد تاثیر می گذاریم ولی کنترلی روی آن نداریم، در این حالت می توانیم فقط بهترین انرژی خود را در هر موقعیتی فراهم کنیم.
چاکرای ششم درس هایی که مارا به خرد سوق می دهد فعال می سازد.ما خرد را هم از طریق تجربه های زندگی به دست می آوریم وهم از را توانایی ادراک تشخیص وتمییز انفصال .( مفهوم انفصال این است که درک اینکه هیچ فرد یا گروهی نمی تواند مسیر زندگی شما را مشخص کند .)
درسخن جذاب تر است تا عمل. زندگی تا زمانی که قدرت انتخاب ً ساده نیست سفر به آگاهی غالبا ً آگاه شدن اصلا همراه با مسئولیت را پیش رو ندارید بسیار ساده تر است .
آگاه شدن به معنی تغییر قوانینی است که بر اساس آن ها زندگی می کنیم وباورهایی که آن ها را حفظ می نماییم.خاطره ها و نگرش های ما قوانینی هستند که کیفیت زندگی ما وقدرت پیوندمان با دیگران را تعیین ً دقیقا می کنند.همواره تا زمانی که فرد به سطح تازه حقیقت خوبگیرد، با یک دوره انزوا وتنهایی روبه رو خواهد شد و بعد از آن همراهان تا زه ای را یافت می کند.
سؤال هایی برای خودآزمایی
. چه باورهایی درشما باعث می شود رفتارهای دیگران رامنفی تعبیر کنید؟ 1 . چه نگرش هایی در خود سراغ دارید که قدرتتان را سلب می کند؟ 2 . تمایل دارید چه باورها ونگرش هایی را درخود تعییر دهید؟ 3 . آیا از تغییراتی که ممکن است در زندگی تان رخ دهد وحشت دارید؟
چاکرای هفتم برای یافتن رابطه ای صمیمانه ومستقیم با خداوند به کار گرفته می شود.از این رو چاکرای عبادت ودعا محسوب می شود. این چاکرا نقطه ی ورود نیروی حیات انسان است که از جانب خداوند بی وقفه انرژی بی پایان به سامانه ی انرژی انسان جاری می سازد.این نیرو ،ذهن، جسم وروح انسان را تغذیه وبه شش چاکرای پایین تر پخش می کند.در پی اتحاد با خداوند تمامی توهم های فیزیکی روانی واحساسی را از زندگی خود حذف می کنیم .
بحران های روحی در چاکرای هفتم
ترس از طرد شدن و ورود به پیری باعث می شود فرد احساس کند که گویی ارتباط با احساس خود ویا هویتش را از دست داده است گویی که فرد دیگر مطمئن نیست که از زندگی چه می خواهد.
سوال هایی برای خودآزمایی
. آیا با خدا معامله می کنید ؟ یا پیش از شکرگزاری از خدا گله دارید ؟ 1 . آیا به علت تغیراتی که ممکن است زندگی تان را دگرگون سازد،از ارتباط معنوی نزدیکتر با خداوند وحشت 2 دارید؟
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا
یوگا نیاوران شاواسانا